بازار ملی برنج مرکز برنج ایران با دارا بودن ارتباط با ۵۰۰۰ کشاورز در سراسر ایران توسط بزرگترین بازار برنج ایران و مرکز برنج ایران را به نام خود ثبت کند و جوایز مختلفی را دریافت کرده است. اگر شما به دنبال خرید عمده برنج ایران خرید عمده برنج خارجی خرید عمده برنج پاکستانی خرید عمده برنج جی تی سی خرید عمده برنج تایلندی و فروش عمده برنج خارجی فروش عمده برنج پاکستانی فروش عمده برنج جی تی سی فروش عمده برنج تایلندی … می توانید با تیم خوشمزه ارتباط بگیرید.((بازار ملی برنج))
بازار ملی برنج / قیمت روز برنج
قیمت برنج یک متغیر کلیدی برای کشاورزان، مصرفکنندگان و دولتها در اکثر نقاط آسیا و در بسیاری از نقاط دیگر جهان است. اگرچه قیمت برنج در بازار جهانی در طول زمان کاهش یافته است، اما قیمت های داخلی بیشتر برای کشاورزان و مصرف کنندگان مرتبط است.((بازار ملی برنج))
تنوع زیادی در قیمت داخلی برنج در بین کشورهای مختلف وجود دارد، به طوری که برخی از کشورها – ژاپن ، کره ، ترکمنستان و برونئی – قیمتهای داخلی فوقالعاده بالایی دارند که حداقل هفت برابر میانگین قیمت ۲۳۹ دلار در هر تن است. تولید ناخالص داخلی سرانه بالاتر و نسبت بیشتر واردات در مصرف داخلی هر دو با قیمت های داخلی بالاتر همراه هستند.((بازار ملی برنج))
برای محافظت از بازارهای ملی برنج در برابر نوسانات در بازار بینالمللی، گاهی اوقات دولتها مداخله میکنند و قیمت برنج داخلی را بالاتر از قیمت جهانی در زمانی که قیمتهای جهانی پایین است و برعکس زمانی که قیمتهای جهانی بالا است، افزایش میدهند. سطح مشارکت دولت در آسیا نشان دهنده اهمیت برنج برای تغذیه انسان و امنیت غذایی است. در حالی که بخش خصوصی نقش اصلی را در بیشتر کشورها ایفا می کند، آژانس هایی مانند BULOG در اندونزی، NFA در فیلیپین ، VINAFOOD در ویتنام و شرکت غذایی هند، همگی به شدت در خرید شلتوک از کشاورزان یا برنج از کارخانه ها و در توزیع برنج بین مردم فقیرتر BULOG و NFA واردات برنج را به کشورهای خود در انحصار خود درآورده اند در حالی که VINAFOOD تمام صادرات از ویتنام را کنترل می کند.((بازار ملی برنج))

معضل قیمت برنج: اثرات رفاهی سیاست های قیمت داخلی
برای درک اهمیت قیمت های بالاتر برنج برای رفاه، فقر و امنیت غذایی، ابتدا باید بین تولیدکنندگان خالص برنج و مصرف کنندگان خالص برنج تمایز قائل شد. یک تولید کننده خالص برنج کسی است که کل فروش برنج به بازار برای او از کل خرید برنج از بازار بیشتر است، در حالی که برای یک مصرف کننده خالص برنج، برعکس است. مصرفکنندگان خالص برنج عموماً از قیمتهای بالاتر برنج متضرر میشوند، در حالی که تولیدکنندگان خالص برنج سود خواهند برد.((بازار ملی برنج))
همچنین این درست است که آیا یک خانوار معین تولید کننده یا مصرف کننده خالص برنج باشد به قیمت های بازار بستگی دارد. قیمتهای بالاتر مصرف را کاهش میدهد، تولید بیشتر را تشویق میکند و احتمالاً برخی از خانوارها را از مصرفکننده خالص به تولیدکننده خالص تبدیل میکند. قیمت های پایین تر می تواند برعکس باشد. قیمت های بالاتر برنج به طور قابل توجهی به مصرف کنندگان خالص فقیر برنج آسیب می زند زیرا برنج معمولاً سهم بیشتری از مخارج اقشار فقیر را تشکیل می دهد. در چنین شرایطی، افزایش قیمت برنج می تواند اثرات مهمی بر قدرت خرید موثر داشته باشد، حتی اگر به خودی خود تأثیر مستقیمی بر درآمد اسمی نداشته باشد. کشاورزانی که خالص تولید کننده مواد غذایی هستند، احتمالاً از قیمت های بالاتر سود می برند، که در صورت مساوی بودن سایر موارد، باعث افزایش درآمد آنها می شود. از آنجایی که بسیاری از کشاورزان فقیر هستند، قیمت های بالاتر می تواند به کاهش فقر و بهبود امنیت غذایی کمک کند.((بازار ملی برنج))
یکی دیگر از تأثیرات بالقوه مهم قیمت برنج در بازارهای کار رخ می دهد. افزایش قیمت برنج، با تحریک تقاضا برای نیروی کار غیر ماهر در مناطق روستایی، میتواند منجر به افزایش بلندمدت دستمزد روستایی شود و در نتیجه، علاوه بر کشاورزان خوداشتغال، به نفع خانوارهای کارگری مزدبگیر باشد. بنابراین، اثر خالص افزایش قیمت مواد غذایی بر رفاه و فقر در سطح کشور به ساختارهای اجتماعی-اقتصادی و موقعیت خالص تجارت ملی (و همچنین نتایج بازار کار) بستگی دارد. تأثیرات مثبت قیمتهای بالاتر در کشورهای صادرکننده محتملتر است، زیرا درصد بیشتری از خانوارها احتمالاً تولیدکنندگان خالص هستند. اما در میان واردکنندگان برنج، اثرات افزایش قیمت بر رفاه و فقر به طور یکسان منفی تر است.((بازار ملی برنج))
علاوه بر اثرات نامطلوب کوتاه مدت قیمت بالای برنج بر فقر، قیمتهای بالای برنج همچنین نگرانیها را در مورد رشد اقتصادی بلندمدت در کشورهایی که برنج غذای اصلی آنهاست، افزایش میدهد. اگرچه شواهد محکمی در این زمینه وجود ندارد، قیمت های بالای برنج (در کشورهایی که چنین سیاستی را اتخاذ می کنند) ممکن است با افزایش قیمت کالای دستمزدی، رقابت پذیری اقتصادی بین المللی آنها را کاهش دهد و در نتیجه نرخ دستمزدها را رقابتی تر کند و سرمایه گذاری را منصرف کند. در اشتغال فشرده که باعث رشد بلندمدت اقتصادی می شود. قیمت های بالای برنج همچنین ممکن است مانع از تنوع بخشی به محصولات با ارزش بالا شود. قیمتهای بالای برنج (در کشورهایی که چنین سیاستی را اتخاذ میکنند) ممکن است با افزایش قیمت کالای دستمزدی رقابتپذیری اقتصادی بینالمللی آنها را کاهش دهد، در نتیجه نرخ دستمزدها را رقابتیتر کرده و سرمایهگذاری در اشتغال فشرده را که باعث ارتقای بلندمدت میشود، منصرف کند. رشد اقتصادی. قیمت های بالای برنج همچنین ممکن است مانع از تنوع بخشی به محصولات با ارزش بالا شود. قیمتهای بالای برنج (در کشورهایی که چنین سیاستی را اتخاذ میکنند) ممکن است با افزایش قیمت کالای دستمزدی رقابتپذیری اقتصادی بینالمللی آنها را کاهش دهد، در نتیجه نرخ دستمزدها را رقابتیتر کرده و سرمایهگذاری در اشتغال فشرده را که باعث ارتقای بلندمدت میشود، منصرف کند. رشد اقتصادی. قیمت های بالای برنج همچنین ممکن است مانع از تنوع بخشی به محصولات با ارزش بالا شود.((بازار ملی برنج))
گزینه های سیاست قیمت برای آینده
به طور کلی، به نظر می رسد که توجیه انحراف پایدار میانگین قیمت های داخلی از قیمت های بازار جهانی بر اساس کارایی یا ارزش سهام، دشوار باشد. انحرافات پایدار از قیمت جهانی میتواند منجر به تخصیص نادرست بزرگ منابع کمیاب شود که با مجذور انحراف از قیمت جهانی افزایش مییابد، به این معنی که با بزرگتر شدن انحراف، زیانها به صورت تصاعدی افزایش مییابند. از نظر کارآیی پویا، تلاش برای اعمال مداوم قیمت داخلی بالاتر از قیمت جهانی ممکن است کشاورزان را به برنج و محصولات پویاتر با ارزش بالا محدود کند و آنها ممکن است توانایی یادگیری و سازگاری پویا با شرایط متغیر بازار را از دست بدهند. مهارتی که در آینده برای کشاورزان کارآفرین از اهمیت روزافزونی برخوردار خواهد بود. تفاوت قیمتها باعث افزایش فساد نیز میشود.((بازار ملی برنج))

بحران جهانی برنج در سال ۲۰۰۸ بدون شک بسیاری از دولت ها را تشویق می کند تا با استفاده از قیمت های بالاتر برنج برای خودکفایی تلاش کنند. اما، با توجه به هزینههای رفاهی برای فقرا با قیمتهای بالا، به نظر میرسد سرمایهگذاری در تحقیقات کشاورزی و زیرساختها به منظور بهبود بهرهوری و بازارهای کشاورزی راهی بسیار برتر برای دستیابی به خودکفایی باشد. یکی از گزینه های سیاست، جبران قیمت های بالای حمایت از تولیدکننده با یارانه های مصرف کننده برای اقشار ضعیف است، اما این حداقل با دو مشکل عمده مواجه است. اولاً، هدف قرار دادن فقرا از نظر اداری بسیار دشوار است. دوم، افزایش قیمتهای تولیدکننده بالاتر از سطح بازار و کاهش قیمتهای مصرفکننده به زیر سطح بازار، هزینههای مالی زیادی را به همراه دارد (بهویژه در کشورهای فقیر) که هزینههای کالاهای عمومی را نادیده میگیرد و در نتیجه رشد بلندمدت اقتصاد را مختل میکند.((بازار ملی برنج))

سوال اصلی این است که چگونه می توان بی ثباتی در عرضه و تقاضای جهانی را که منجر به تغییر قیمت های بازار جهانی می شود جذب کرد. سیاستهای تثبیت قیمت داخلی مبتنی بر تجارت، در صورت موفقیت، از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان داخلی در برابر این بیثباتی محافظت میکند، اما به قیمت تأثیرگذاری بر قیمتهای بازار جهانی و بیثباتی بیشتر آنها است. سیاست های تثبیت مبتنی بر تجارت می تواند منجر به فساد نیز شود، به ویژه زمانی که دولت نقش عمده ای در انجام تجارت ایفا می کند. ((بازار ملی برنج))
نگهداری ذخایر بزرگ می تواند یک بافر ایجاد کند، اما هزینه های حمل ذخایر می تواند بسیار زیاد باشد، حتی بدون در نظر گرفتن کاهش کیفیت غلات در انبار. برنامههای شبکه ایمنی یک راهحل ممکن است، اما خواستههای اداری بزرگی را بر دولتها تحمیل میکنند، میتوانند در دستیابی به پوشش گسترده مشکلاتی داشته باشند. و ممکن است نیاز به طراحی مجدد داشته باشد تا نیازهای گذرا را به جای نیازهای مزمن برآورده کند. از نظر سیاسی، تصور اینکه یک کشور فقیر بتواند نوسانات گسترده در توزیع درآمد را تحمل کند که اگر قیمت های داخلی به صورت ماه به ماه از قیمت های جهانی پیروی کنند، سخت است. در نتیجه، هیچ شانس واقع بینانه ای وجود ندارد که دولت ها به این زودی سیاست های ثبات قیمت مواد غذایی را کنار بگذارند. با توجه به این واقعیت، منطقی است که راههایی را برای مقرونبهصرفهتر کردن تثبیت قیمت بررسی کنیم.((بازار ملی برنج))
این امر به ویژه مهم است زیرا با رشد اقتصادها و کاهش اهمیت برنج برای اقتصاد، مزایای ثبات کاهش می یابد. هیچ شانس واقع بینانه ای وجود ندارد که دولت ها به این زودی سیاست های ثبات قیمت مواد غذایی را کنار بگذارند. با توجه به این واقعیت، منطقی است که راههایی را برای مقرونبهصرفهتر کردن تثبیت قیمت بررسی کنیم. این امر به ویژه مهم است زیرا با رشد اقتصادها و کاهش اهمیت برنج برای اقتصاد، مزایای ثبات کاهش می یابد. هیچ شانس واقع بینانه ای وجود ندارد که دولت ها به این زودی سیاست های ثبات قیمت مواد غذایی را کنار بگذارند. با توجه به این واقعیت، منطقی است که راههایی را برای مقرونبهصرفهتر کردن تثبیت قیمت بررسی کنیم. این امر به ویژه مهم است زیرا با رشد اقتصادها و کاهش اهمیت برنج برای اقتصاد، مزایای ثبات کاهش می یابد.((بازار ملی برنج))

تغییرات جمعیتی و اقتصاد برنج
با توسعه اقتصاد، بخش روستایی دستخوش تغییرات عمده ای می شود. اعضای جوان تر جوامع روستایی، به ویژه مردان، به دنبال شغل در مناطق شهری یا خارج از کشور می روند و حواله ها را به خانه های روستایی خود می فرستند. این اقتصادهای روستایی در حال پیرتر شدن و زنانه شدن هستند و این روند احتمالاً ادامه خواهد داشت. در برخی کشورها، به ویژه در آفریقا، اچ آی وی/ایدز نیز تلفاتی را بر نیروی کار روستایی وارد می کند. در نتیجه، در دسترس بودن نیروی کار رو به کاهش است و دستمزدها در بسیاری از مناطق کشت برنج در حال افزایش است. اشتغال در مزرعه جذابیت کمتری دارد و یافتن نیروی کار در دوره های اوج عملیات کلیدی مانند نشاء کاری، وجین و برداشت سخت تر است. با افزایش دستمزدها و کمبود نیروی کار، مکانیزاسیون هم برای آماده سازی زمین و هم برای برداشت، به ویژه در مناطق آبی رایج تر می شود. همچنین، کشاورزان از وجین دستی به استفاده از علف کش ها و از نشاء به کاشت مستقیم روی آورده اند. در اواخر دهه ۱۹۹۰، تخمین زده می شود که یک پنجم سطح برنج در آسیا بذر مستقیم بود و انتظار می رود این نسبت افزایش یابد.((بازار ملی برنج))